شکل جمع:
lavasزمینشناسی گدازه، مواد مذاب آتشفشانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The volcano erupted, spewing hot lava into the air.
آتشفشان فوران کرد و گدازهی داغ را به هوا پرتاب کرد.
The heat from the lava was unbearable, even from a distance.
گرمای مواد مذاب آتشفشانی حتی از راه دور غیرقابل تحمل بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lava» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lava