امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lava

ˈlɑːvə ˈlɑːvə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    lavas

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
زمین‌شناسی گدازه، مواد مذاب آتش‌فشانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The volcano erupted, spewing hot lava into the air.
- آتش‌فشان فوران کرد و گدازه‌ی داغ را به هوا پرتاب کرد.
- The heat from the lava was unbearable, even from a distance.
- گرمای مواد مذاب آتش‌فشانی حتی از راه دور غیرقابل تحمل بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lava

  1. noun Molten rock that flows from a volcano or from a crack in the Earth. Most lava flows at a rate of a few kilometers per hour, but rates as high as 60 km (37 mi) per hour have been observed. Lava that contains abundant iron- and magnesium-rich components usually erupts with temperatures between 1,000°C and 1,200°C (1,832deg;F and 2,192°F). Lava that contains abundant silica- and feldspar-rich components usually erupts with temperatures between 800°C and 1,000°C (1,472deg;F and 1,832°F).
    Synonyms:
    basalt magma pumice ashes volcanic rock coulee scoria igneous-rock obsidian slag

ارجاع به لغت lava

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lava» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lava

لغات نزدیک lava

پیشنهاد بهبود معانی