فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Deadbeat

ˈdedbiːt ˈdedbiːt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal

انگلیسی آمریکایی بی‌مسئولیت، بی‌عرضه، فرومایه، بی‌مصرف

The deadbeat at the party complained about everything but contributed nothing.

فرد بی‌مسئولیت در مهمانی، از همه چیز شاکی بود اما هیچ کمکی نکرد.

They considered him a deadbeat because he never held a steady job.

آنها او را بی‌عرضه می‌دانستند زیرا او هرگز کار درست‌حسابی نداشته است.

noun countable informal

انگلیسی آمریکایی ‌بی‌مسئولیت، بدحساب (شخص یا شرکتی که بدهی‌هایش را نمی‌پردازد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He was labeled a deadbeat for never paying his share of the rent.

وی به دلیل پرداخت نکردن سهم خود از اجاره، به‌عنوان فردی بدحساب شناخته شده بود.

Being a deadbeat can ruin your reputation in the business world.

بی‌مسئولیت بودن می‌تواند شهرت شما را در دنیای کسب‌وکار نابود کند.

adjective informal

انگلیسی آمریکایی بی‌مسئولیت، بدحساب

The deadbeat dad refused to support his family.

پدر بی‌مسئولیت از حمایت خانواده‌ی خود امتناع ورزید.

Peyman was tired of dealing with the deadbeat man who didn't pay his debt.

پیمان از سروکله زدن با مرد بدحسابی که بدهی خود را پرداخت نمی‌کرد، خسته شده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deadbeat

  1. noun freeloader
    Synonyms:
    sponge leech parasite moocher bum loafer debtor

ارجاع به لغت deadbeat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deadbeat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deadbeat

لغات نزدیک deadbeat

پیشنهاد بهبود معانی