فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Loafer

ˈloʊfər ˈləʊfə

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پوشاک کفش لوفر (نوعی کفش تخت و بدون پاشنه)

The old man wore worn-out loafers.

پیرمرد کفش‌های لوفر کهنه‌ای پوشید.

I bought a new pair of loafers for the summer season.

برای فصل تابستان یک جفت کفش لوفر جدید خریدم.

noun countable

آدم عاطل‌وباطل، آدم ولگرد، آدم بیکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

That loafer sat lazily on the park bench.

آن آدم بیکار روی نیمکت پارک نشست.

She scolded her son for being a lazy loafer.

او پسرش را به خاطر اینکه آدم ولگرد و تنبلی بود، سرزنش کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد loafer

  1. noun person who is idle, lazy
    Synonyms:
    idler slacker lazybones lounger sluggard good-for-nothing do-nothing deadbeat goof-off shirker wastrel waster ne’er-do-well sponger slouch beachcomber malingerer wanderer
    Antonyms:
    hard worker

ارجاع به لغت loafer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loafer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loafer

لغات نزدیک loafer

پیشنهاد بهبود معانی