امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Loafer

ˈloʊfər ˈləʊfə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پوشاک کفش لوفر (نوعی کفش تخت و بدون پاشنه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- The old man wore worn-out loafers.
- پیرمرد کفش‌های لوفر کهنه‌ای پوشید.
- I bought a new pair of loafers for the summer season.
- برای فصل تابستان یک جفت کفش لوفر جدید خریدم.
noun countable
آدم عاطل‌وباطل، آدم ولگرد، آدم بیکار
- That loafer sat lazily on the park bench.
- آن آدم بیکار روی نیمکت پارک نشست.
- She scolded her son for being a lazy loafer.
- او پسرش را به خاطر اینکه آدم ولگرد و تنبلی بود، سرزنش کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد loafer

  1. noun person who is idle, lazy
    Synonyms:
    beachcomber deadbeat do-nothing good-for-nothing goof-off idler lazybones lounger malingerer ne’er-do-well shirker slacker slouch sluggard sponger wanderer waster wastrel
    Antonyms:
    hard worker

ارجاع به لغت loafer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loafer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/loafer

لغات نزدیک loafer

پیشنهاد بهبود معانی