امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Loamy

ˈloʊmi ˈləʊmi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
گیاخاکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- Cabbages should be grown in a rich, loamy soil that is not too acid.
- کلم باید در خاک غنی و گیاخاکی که خیلی اسیدی نیست پرورش داده شود.
- soft loamy earth
- زمین نرم و گیاخاکی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد loamy

  1. adjective Consisting of or having the character of loam
    Antonyms: loamless

ارجاع به لغت loamy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loamy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/loamy

لغات نزدیک loamy

پیشنهاد بهبود معانی