با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Sluggard

ˈslʌɡəd ˈslʌɡəd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
آدم تنبل، تنبل و کند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sluggard

  1. noun A self-indulgent person who spends time avoiding work or other useful activity
    Synonyms: slug, drone, idler, loafer, lazybones, slouch, bum, fainéant, good-for-nothing, dawdler, layabout, ne'er-do-well, faineant, no-good, slugabed, wastrel, laggard, do-little, lazy, do-nothing, snail
  2. adjective Resistant to exertion and activity
    Synonyms: fainéant, idle, indolent, lazy, shiftless, slothful, sluggish, do-nothing

ارجاع به لغت sluggard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sluggard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sluggard

لغات نزدیک sluggard

پیشنهاد بهبود معانی