بهدردنخور، پست، بیارزش، بیفایده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The no-good car I bought from the used car dealership broke down after just a week of driving it.
ماشین بهدردنخوری که از نمایندگی ماشین دست دوم خریدم، پس از یک هفته رانندگی خراب شد.
I can't believe you're still friends with that no-good; he's always causing trouble.
نمیتوانم باور کنم که شما هنوز هم با آن پست دوست هستید. او همیشه مشکل ایجاد میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «no-good» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/no-good