وزوز (زنبور)، ورور (شخص)، غومغوم (هواپیما و موتور و غیره)
the drone of bees
وزوز زنبورها
the drone of an electric fan
ورور بادزن برقی
پهپاد، هواپیمای بدون سرنشین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The military used a drone to conduct surveillance on the enemy's camp.
ارتش از پهپاد برای نظارت بر اردوگاه دشمن استفاده کرد.
Drones have revolutionized the way we gather information and conduct aerial operations.
هواپیماهای بدون سرنشین روش جمعآوری اطلاعات و انجام عملیاتهای هوایی را متحول کردهاند.
زنبور (عسل) نر
Drones do not possess a stinger like female bees.
زنبورهای نر مانند زنبورهای ماده نیش ندارند.
Drones are often expelled from the hive during the winter months when resources are scarce.
زنبورهای عسل زن اغلب در ماههای زمستان که منابع کمیاب هستند از کندو بیرون رانده میشوند.
وزوز کردن، ورور کردن، غومغوم کردن، ور زدن، یکنواخت حرف زدن، با لحنی یکنواخت حرف زدن
The teacher droned for a whole hour.
معلم یک ساعت تمام ور زد.
A propeller airplane droned overhead.
هواپیمای پروانهدار در هوا غومغوم میکرد.
مفتخوری کردن، تنپروری کردن
He would rather drone than live by honest labor.
به جای کار شرافتمندانه ترجیح میداد مفتخوری کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «drone» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drone