Chant

    tʃænt tʃɑːnt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      chanted

    • شکل سوم:

      chanted

    • سوم‌شخص مفرد:

      chants

    • وجه وصفی حال:

      chanting

    • شکل جمع:

      chants

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun adverb
    آهنگ ساده و کشیده، مناجات، سرود، سرود یا آهنگ خواندن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - a religious chant
    - سرود مذهبی
    - The spectators broke into a chant: "one more goal, one more goal!"
    - تماشاگران شروع کردند به خواندن: «یه گل دیگه بزن، یه گل دیگه بزن!»
    - He gets up at dawn and chants religious songs.
    - سحرگاه بیدار می‌شود و سرود مذهبی تلاوت می‌کند.
    - The demonstrators were chanting: "freedom! freedom!"
    - تظاهرکنندگان فریاد می‌زدند: «آزادی، آزادی!»
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد chant

    1. noun chorus of song
      Synonyms: carol, croon, hymn, incantation, intonation, lilt, melody, psalm, shout, singing, song, trill, tune, warble
    2. verb sing simple song or song part
      Synonyms: cantillate, carol, chorus, croon, descant, doxologize, drone, intone, recite, shout, tune, vocalize, warble

    ارجاع به لغت chant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «chant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/chant

    لغات نزدیک chant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند