آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱ شهریور ۱۴۰۴

    Warble

    ˈwɔːrbl ˈwɔːbl

    معنی warble | جمله با warble

    noun verb - transitive adverb

    سراییدن، چهچه زدن، سرود، چهچه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    early in the morning when birds were warbling in the bushes

    در صبح زود هنگامی که پرندگان در بته‌ها چهچه می‌زدند

    choirboys warbling the praises of God

    گروه پسران آواز‌خوان که خدا را با ترنم تمجید می‌کردند

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    our canary's warble

    آواز قناری ما

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد warble

    1. verb sing by changing register; sing by yodeling
      Synonyms:
      sing yodel chant carol melody trill quaver chirp descant

    سوال‌های رایج warble

    معنی warble به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «warble» در زبان فارسی به «چهچه زدن» یا «سراییدن» ترجمه می‌شود.

    «warble» واژه‌ای است که برای توصیف صدای خاصی به کار می‌رود، معمولاً صدای پرندگان یا انسان‌ها هنگام خواندن با تغییرات ملایم زیر و بم در نغمه. در طبیعت، پرندگان کوچک و آوازخوان اغلب هنگام جفت‌گیری، دفاع از قلمرو یا برقراری ارتباط اجتماعی «warble» می‌کنند. این نوع صدا با تغییرات پیوسته در ارتفاع صدا و لحن مشخص می‌شود و می‌تواند اطلاعات مهمی درباره‌ی سلامت، انرژی و موقعیت پرنده به دیگران منتقل کند.

    در زبان انسان‌ها، «warble» گاهی به نوعی آواز یا خواندن نرم و ملایم اطلاق می‌شود که با تغییرات زیر و بم همراه است. خوانندگان کلاسیک یا آوازهای محلی که با ظرافت و لحن تغییرپذیر اجرا می‌شوند، می‌توانند با «warble» احساسات و زیبایی موسیقیایی خاصی منتقل کنند. این ویژگی باعث می‌شود که «warble» در متون ادبی و توصیف صداها به کار رود تا فضایی شاعرانه و ملموس ایجاد کند.

    از نظر زبانی، «warble» می‌تواند به عنوان فعل یا اسم به کار رود. به عنوان فعل، نشان‌دهنده‌ی عمل جیک‌جیک یا خواندن ملایم است، و به عنوان اسم، به خود صدای ملایم و تغییرپذیر اطلاق می‌شود. برای مثال، جمله‌ی «The bird warbled a beautiful tune» نشان می‌دهد که پرنده نغمه‌ای دلنشین و پیچیده اجرا کرده است. این کاربرد، انعطاف و زیبایی واژه را در توصیف صداها نشان می‌دهد.

    در متون ادبی و توصیفی، «warble» اغلب برای ایجاد تصویر زنده و طبیعی استفاده می‌شود. نویسندگان با به‌کارگیری این واژه می‌توانند صحنه‌های طبیعی را با جزئیات صوتی غنی کنند و خواننده را به تجربه‌ای حسی نزدیک کنند. این کاربرد ادبی باعث شده است که «warble» نه تنها یک واژه‌ی توصیفی صدا، بلکه ابزاری برای القای حس زندگی و جنب‌وجوش طبیعت نیز باشد.

    «warble» واژه‌ای است که توانایی برجسته کردن ظرافت و زیبایی صداها را دارد، چه در طبیعت و چه در آواز انسان‌ها. این واژه نه تنها برای توصیف صوت کاربرد دارد، بلکه ابزار مهمی برای انتقال احساس، ایجاد تصویر زنده و تجربه‌ی حسی در ادبیات و گفتگوهای شاعرانه محسوب می‌شود.

    ارجاع به لغت warble

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «warble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/warble

    لغات نزدیک warble

    • - war-game
    • - warangal
    • - warble
    • - warble fly
    • - warbler
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    personnel pervasive petrichor physical education placidity plagiarism safe zone sagacious sandcastle work spouse self-centered self-image comically self-love semipro علامت گذاشتن قیمت گذاری کردن مین گذاری مین‌گذار مین گذاری کردن خورد و خوراک چرک نویس سطح سقوط سفره سرمه سنج حجرالاسود سوگ شحنه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.