جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.
Fast Dictionary - فست دیکشنری
فهرست
فهرست
ورود یا ثبتنام
جستوجو
نرمافزارها
نرمافزار اندروید
اطلاعات بیشتر
نرمافزار iOS
اطلاعات بیشتر
راهنما
تماس با ما
دربارهی ما
لغات جستوجو شده
وبلاگ
معنی و نمونهجملهها
Quaver معنی
ˈkweɪvər
ˈkweɪvə
آخرین بهروزرسانی:
۱۸ بهمن ۱۳۹۸
Noun
Verb - intransitive
Adverb
لرزش و تحریر صدا در آواز، ارتعاش، ارتعاش داشتن
- Fear made him quaver inwardly.
- ترس سر تا پای وجودش را به لرزه در آورد.
- The old man had a quavering voice.
- پیرمرد صدای لرزانی داشت.
تبلیغات
(تبلیغات را حذف کنید)
لغات نزدیک quaver
-
quatrefoil
-
quatrerly
-
quattrocentist
-
quattrocento
-
quattuordecillion
- quaver
-
quay
-
quayage
-
quayside
-
que
-
quean
دریافت فست دیکشنری از طریق اپاستور
دانلود مستقیم فست دیکشنری