لرزش و تحریر صدا در آواز، ارتعاش، ارتعاش داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Fear made him quaver inwardly.
ترس سر تا پای وجودش را به لرزه در آورد.
The old man had a quavering voice.
پیرمرد صدای لرزانی داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «quaver» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/quaver