آخرین به‌روزرسانی:

Chirp

tʃɜːrp tʃɜːp

شکل جمع:

chirps

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive

جیک‌جیک، جیرجیر، زق‌زق کردن، جیرجیر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The crickets were chirping.

زنجره‌ها جیرجیر می‌کردند.

Nothing could be heard but the chirps of insects.

صدایی جز جیرجیر حشرات به گوش نمی‌رسید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She chirped, "come on in!"

با صدای زیر و جیغ مانندی گفت: «بفرمایید تو!»

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chirp

  1. verb peep, cheep
    Synonyms:
    sing sound call pipe trill tweet twitter warble chip cheep chirrup lilt quaver roll tweedle purl

ارجاع به لغت chirp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chirp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chirp

لغات نزدیک chirp

پیشنهاد بهبود معانی