آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Purl

pɜːrl pɜːl

معنی purl

noun verb - intransitive adverb

مشروب مالت، آبجو دارای ادویه معطر، گلابتون، زری، کوک برجسته و قلابی، حاشیه، حلقه دود یا بخار، صدای شرشر، زمزمه آب، مثل فرفره چرخیدن، واژگون شدن، زر‌دوزی کردن، با شرشر جاری شدن، حلقه‌حلقه شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد purl

  1. verb flow in a circular current, of liquids
  1. verb make a murmuring sound
    Synonyms:
  1. noun a basic knitting stitch
    Synonyms:

ارجاع به لغت purl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «purl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/purl

لغات نزدیک purl

پیشنهاد بهبود معانی