آخرین به‌روزرسانی:

Sough

sʌf sʌf

گذشته‌ی ساده:

soughed

شکل سوم:

soughed

سوم‌شخص مفرد:

soughs

وجه وصفی حال:

soughing

شکل جمع:

soughs

معنی

noun verb - intransitive

صدای زمزمه یا آه، زمزمه یا خش‌خش کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sough

  1. noun a low, indistinct, and often continuous sound
    Synonyms:
    murmur mumble whisper sigh susurrus susurration
  1. verb to make a low, continuous, and indistinct sound
    Synonyms:
    murmur moan whisper sigh wail purl

سوال‌های رایج sough

گذشته‌ی ساده sough چی میشه؟

گذشته‌ی ساده sough در زبان انگلیسی soughed است.

شکل سوم sough چی میشه؟

شکل سوم sough در زبان انگلیسی soughed است.

شکل جمع sough چی میشه؟

شکل جمع sough در زبان انگلیسی soughs است.

وجه وصفی حال sough چی میشه؟

وجه وصفی حال sough در زبان انگلیسی soughing است.

سوم‌شخص مفرد sough چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد sough در زبان انگلیسی soughs است.

ارجاع به لغت sough

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sough» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sough

لغات نزدیک sough

پیشنهاد بهبود معانی