ادبی نجوا، زمزمه، پچپچ، صدای آهسته، صدای آرام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The susurration of the leaves soothed her to sleep.
زمزمهی برگها او را به خواب برد.
The susurration of the stream created a peaceful atmosphere.
نجوای ملایم جویبار، فضایی آرامشبخش ایجاد کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «susurration» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/susurration