جیکجیک (پرنده)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
The tweet of the robin filled the air with its melodious sound.
جیکجیک سینهسرخ فضا را با صدای خوشآهنگش پر کرد.
I heard a faint tweet coming from the tree outside my window.
صدای جیکجیک ضعیفی را شنیدم که از درخت بیرون پنجرهام میآمد.
نام تجاری پست (در توئیتر)، توئیت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The celebrity's controversial tweet sparked a heated debate online.
پست جنجالی این سلبریتی بحث داغی را در فضای مجازی به راه انداخت.
Did you see that hilarious tweet from the comedian last night?
آن توئیت خندهدار کمدین دیشب را دیدی؟
I just posted a funny tweet on my Twitter account.
من تنها یک توئیت خندهدار در حساب توئیترم منتشر کردم.
جیکجیک کردن (پرنده)
The little bird tweeted happily from the tree branch.
پرندهی کوچک با خوشحالی از روی شاخهی درخت جیکجیک کرد.
The canary in its cage would often tweet along with my favorite songs.
قناری در قفس اغلب همراه با آهنگهای موردعلاقهی من جیکجیک میکرد.
پست گذاشتن (در توئیتر)، توئیت کردن
The social media influencer would often tweet about her daily activities.
اینفلوئنسر رسانههای اجتماعی اغلب در مورد فعالیتهای روزانهی خود توییت میکند.
As soon as she saw her favorite celebrity's post, she couldn't help but tweet about it excitedly.
بهمحض دیدن پست سلبریتی موردعلاقهاش، نتوانست با هیجان در مورد آن توییت نکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tweet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tweet