فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Chirpy

ˈtʃɜːrpi ˈtʃɜːpi

صفت تفضیلی:

chirpier

صفت عالی:

chirpiest

معنی و نمونه‌جمله

adjective

(عامیانه) شاد، سرحال، سرزنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

He is in a chirpy mood today.

امروز کیف او کوک است. (سرحال است)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد chirpy

  1. adjective characterized by liveliness and lightheartedness
    Synonyms:
    perky buoyant

ارجاع به لغت chirpy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chirpy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chirpy

لغات نزدیک chirpy

پیشنهاد بهبود معانی