قدیمی حریص، طماع، شکمپرست
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The ravined trader exploited every opportunity to increase his wealth.
تاجر طماع از هر فرصتی برای افزایش ثروتش بهره برد.
The kingdom was plundered by ravined invaders seeking treasure.
پادشاهی توسط مهاجمان حریص که بهدنبال گنج بودند، غارت شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ravined» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ravined