امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Singing

ˈsɪŋɪŋ ˈsɪŋɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    sang
  • شکل سوم:

    sung
  • سوم‌شخص مفرد:

    sings

معنی

A2
سرایش، خوانندگی، آوازخوانی، نغمه‌سرایی، خواننده، نغمه‌سرا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد singing

  1. adjective Smooth and flowing
    Synonyms:
    musical humming chanting warbling purring cantabile whistling twittering
  1. verb Divulge confidential information or secrets
    Synonyms:
    stooling babbling composing squealing snitching tattling blabbing ratting finking talking tipping
  1. noun The act of singing vocal music
    Synonyms:
    warbling crooning tattle chanting vocalizing intoning telling
  1. verb Make a whining, ringing, or whistling sound
    Synonyms:
    chanting vocalizing whistling tuning rejoicing carolling harmonizing intoning humming chirping twittering descanting warbling trilling canting
    Antonyms:
    screeching concealing squawking mumbling
  1. verb To produce a sound suggestive of singing
    Synonyms:
    purring resounding buzzing

لغات هم‌خانواده singing

  • verb - transitive
    sing

ارجاع به لغت singing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «singing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/singing

لغات نزدیک singing

پیشنهاد بهبود معانی