امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sang

    sæŋ sæŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • مصدر:

      sing

    • شکل سوم:

      sung

    • سوم‌شخص مفرد:

      sings

    • وجه وصفی حال:

      singing

    معنی

    noun adverb
    زمان گذشته ساده فعل Sing

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sang

    1. verb divulge confidential information or secrets
      Synonyms:
      talked blabbed snitched tattled ratted squealed tipped babbled finked composed
    1. verb to produce a sound suggestive of singing
      Synonyms:
      buzzed resounded purred
    1. verb make a whining, ringing, or whistling sound
      Synonyms:
      hummed whistled intoned chanted vocalized harmonized carolled warbled trilled chirped canted tuned rejoiced twittered descanted
      Antonyms:
      mumbled screeched squawked concealed
    1. noun North American woodland herb similar to and used as substitute for the Chinese ginseng
      Synonyms:
      american-ginseng panax-quinquefolius

    ارجاع به لغت sang

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sang» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sang

    لغات نزدیک sang

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی