حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خونسردی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Despite the chaos around her, she maintained her sangfroid.
علیرغم هرجومرج اطرافش، خونسردیاش را حفظ کرد.
The surgeon's sangfroid was crucial during the high-pressure operation.
خونسردی جراح در طول عمل پرفشار بسیار مهم بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sangfroid» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sangfroid