۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Tuning

ˈtuːnɪŋ ˈtjuːnɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    tuned
  • شکل سوم:

    tuned
  • سوم‌شخص مفرد:

    tunes

معنی

noun
میزان‌سازی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tuning

  1. verb to alter for proper functioning.
    Synonyms:
    fixing regulating setting
  1. verb to bring into accord
    Synonyms:
    coordinating harmonizing reconciling conforming integrating accommodating modulating proportioning
  1. verb to utter words or sounds in musical tones
    Synonyms:
    singing chanting vocalizing carolling

ارجاع به لغت tuning

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tuning» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tuning

لغات نزدیک tuning

پیشنهاد بهبود معانی