با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Regimented

ˈredʒəment̬ɪd ˈredʒɪmentɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    تحت کنترل، محدود، بسته، خشک، بدون انعطاف، منظم، مقرراتی
    • - a regimented school
    • - مدرسه خشک و مقرراتی
    • - the regimented atmosphere of the orphanage
    • - فضای خشک و بسته‌ی پرورشگاه
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد regimented

  1. adjective strictly regulated
    Synonyms: controlled, disciplined, ordered, orderly, organized, strict, systematic, uniform
    Antonyms: free, varied

ارجاع به لغت regimented

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regimented» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/regimented

لغات نزدیک regimented

پیشنهاد بهبود معانی