گذشتهی ساده:
forgedشکل سوم:
forgedسومشخص مفرد:
forgesوجه وصفی حال:
forgingشکل جمع:
forgesجعل کردن
She was caught trying to forge a bank check.
او هنگام تلاش برای جعل چک بانکی دستگیر شد.
He forged my signature.
او امضای مرا جعل کرد.
a forged passport
پاسپورت جعلی
forged paper money
اسکناس تقلبی
ایجاد کردن، بهوجود آوردن، ساختن، شکل دادن (معمولاً با سختی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The workers tried to forge an alliance with the farmers.
کارگران کوشیدند با کشاورزان همبستگی ایجاد کنند.
He forged his path through hard work and determination.
او با تلاش و ارادهی زیاد، راه خود را شکل داد.
به جلو رفتن، پیش رفتن، حرکت کردن (ناگهانی و بهسرعت)
We forged steadily northward through the heavy snow.
از میان برف سنگین بهطور پیوسته به سوی شمال جلو میرفتیم.
He forged through the crowd to catch the bus.
او از میان جمعیت راه خود را باز کرد تا به اتوبوس برسد.
Japan forged ahead and left England and France behind.
ژاپن بهسرعت پیشرفت کرد و انگلیس و فرانسه را پشتسر گذاشت.
ساختن، آهنگری کردن، فلز را شکل دادن
The artist forged a beautiful sculpture from bronze.
هنرمند، مجسمهای زیبا از برنز ساخت.
In the old days, people forged their own tools by hand.
در قدیم مردم ابزارهای خود را با دست آهنگری میکردند.
کارگاه آهنگری
They visited an old forge that had been preserved as a museum.
آنها از کارگاه آهنگری قدیمی که بهصورت موزه حفظ شده بود بازدید کردند.
The village had only one forge where all tools were made.
روستا فقط یک کارگاه آهنگری داشت که تمام ابزارها در آن ساخته میشدند.
ایجاد روابط جدید، برقراری روابط جدید
گذشتهی ساده forge در زبان انگلیسی forged است.
شکل سوم forge در زبان انگلیسی forged است.
شکل جمع forge در زبان انگلیسی forges است.
وجه وصفی حال forge در زبان انگلیسی forging است.
سومشخص مفرد forge در زبان انگلیسی forges است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «forge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/forge