امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Coin

kɔɪn kɔɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    coined
  • شکل سوم:

    coined
  • سوم‌شخص مفرد:

    coins
  • وجه وصفی حال:

    coining
  • شکل جمع:

    coins

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B1
سکه (قطعه‌ای فلزی گرد و کوچک معمولاً از جنس نقره یا مس که به‌عنوان پول از آن استفاده می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a gold coin
- سکه‌ی طلا
- I found a rare coin in the attic.
- یک سکه‌ی کمیاب را در زیرشیروانی پیدا کردم.
- two coins and some paper money (or banknotes)
- دو سکه و مقداری اسکناس
- Halawe-Malawe is a traditional tradition in the Kurdish regions in which the children go to the neighbors' houses and declare the coming of the new year (Nowruz) and get coin from the owner of the house.
- «هه‌لاوه‌مه‌لاوه» آیینی سنتی در مناطق کردنشین است که در آن بچه‌ها به خانه‌ی همسایه‌ها می‌روند و فرا رسیدن سال نو (نوروز) را اعلام می‌کنند و از صاحب‌خانه سکه می‌گیرند.
noun uncountable informal
پول (به شکل سکه‌های فلزی)
- She gave me some coin.
- کمی پول به من داد.
- How much coin do you have on you?
- چقدر پول دارید؟
verb - transitive
ابداع کردن، ساختن (یک کلمه یا عبارت جدید یا استفاده از آن به شیوه‌ای خاص برای نخستین بار)
- I have tried to avoid coining new words.
- سعی کرده‌ام که از ساختن واژه‌های نو خودداری کنم.
- She coined the term "Insta-gramming" to refer to taking pictures for Instagram.
- او اصطلاح Insta-gramming (= اینستاگرامینگ) را برای اشاره به گرفتن عکس برای اینستاگرام ابداع کرد.
verb - transitive
سکه زدن، ضرب کردن
- The mint coined the new coins from the metal.
- ضرابخانه سکه‌های جدیدی را از فلز ضرب کرده است.
- The government will coin a new denomination of coins.
- حکومت نوع جدیدی از سکه‌ها را ضرب خواهد کرد.
adjective
مربوط به سکه، سکه‌مانند
- a coin laundry
- ماشین رخت‌شویی سکه‌ای (=سکه‌خور)
- The coin-shaped object glimmered in the moonlight.
- شی‌ء سکه‌مانند زیر نور ماه می‌درخشید.
noun
چیزی که دو طرف متفاوت و معمولاً متضاد دارد، دو روی سکه از یک مسئله/چیز واحد
- Poverty and ignorance are two sides of the same coin.
- فقر و جهل دو جنبه از یک مسئله‌ی واحد هستند.
verb - transitive informal
انگلیسی بریتانیایی درآمد زیاد داشتن
- He is really coining it now.
- این روزها کار و بارش سکه است.
- With prices so high, the major oil companies are coining it as never before.
- با بالا رفتن قیمت‌ها، شرکت‌های نفتی بزرگ به‌طور بی‌سابقه‌ای درآمد زیادی خواهند داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد coin

  1. noun metallic money
    Synonyms:
    bread cash change chicken feed chips coinage copper currency dough gold jack legal tender meter money mintage money piece scratch silver small change specie
    Antonyms:
    bill dollar
  1. verb create, invent
    Synonyms:
    brainstorm compose conceive contrive counterfeit dream up fabricate forge formulate frame head trip make up make up off the top of one’s head manufacture mint mold originate spark spitball stamp strike think up trump up

Collocations

  • coin money

    1- سکه زدن، ضرب کردن 2- (عامیانه) یک‌دفعه درآمد زیادی پیدا کردن، پول زیاد به چنگ آوردن

Idioms

  • coin money

    1- سکه زدن، ضرب کردن 2- (عامیانه) یک‌دفعه درآمد زیادی پیدا کردن، پول زیاد به چنگ آوردن

سوال‌های رایج coin

معنی coin به فارسی چی میشه؟

کلمه "coin" در زبان انگلیسی به معنای سکه است و به طور کلی به اشیاء فلزی که به عنوان واحد پول در مبادلات اقتصادی استفاده می‌شوند، اشاره دارد. سکه‌ها معمولاً دارای ارزش مشخصی هستند و در اندازه‌ها و اشکال مختلف تولید می‌شوند. در اینجا به بررسی معانی و نکات جالب درباره سکه‌ها می‌پردازیم.

۱. تاریخچه سکه

تاریخچه سکه به حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد برمی‌گردد. اولین سکه‌ها در لیدی، منطقه‌ای در غرب ترکیه کنونی، ضرب شدند. این سکه‌ها از طلا و نقره ساخته می‌شدند و نقش‌های مختلفی بر روی آن‌ها حک می‌شد. سکه‌ها به عنوان یک وسیله مبادله‌ای کارآمدتر از کالاها به وجود آمدند و به تدریج در فرهنگ‌های مختلف گسترش یافتند.

۲. انواع سکه

سکه‌ها به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند: سکه‌های طلا و نقره (سکه‌های گرانبها) و سکه‌های معمولی که از آلیاژهای مختلف مانند برنج یا مس ساخته می‌شوند. همچنین سکه‌های یادبود و کلکسیونی نیز وجود دارند که به منظور جمع‌آوری و نمایش طراحی‌های خاص ضرب می‌شوند.

۳. سکه‌های دیجیتال

با پیشرفت تکنولوژی، مفهوم سکه به دنیای دیجیتال نیز راه پیدا کرده است. "کریپتوکارنسی" یا ارزهای دیجیتال مانند بیت‌کوین و اتریوم به عنوان نوعی سکه دیجیتال ظهور کرده‌اند. این ارزها بر پایه فناوری بلاک‌چین عمل کرده و مستقل از بانک‌ها و دولت‌ها هستند.

۴. سکه به عنوان نماد

سکه‌ها در بسیاری از فرهنگ‌ها به عنوان نماد ثروت و قدرت شناخته می‌شوند. در ادبیات و هنر، سکه‌ها معمولاً به عنوان نماد انتخاب، شانس و تصمیم‌گیری نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، ضربه زدن به یک سکه برای تصمیم‌گیری بین دو گزینه، یک روش متداول است.

۵. نکات جالب درباره سکه‌ها

- وزن سکه: وزن سکه‌ها معمولاً استاندارد است و در کشورهای مختلف متفاوت است. به عنوان مثال، سکه یک دلاری آمریکا حدود ۲۵ گرم وزن دارد.

- جمع‌آوری سکه: جمع‌آوری سکه‌ها یک فعالیت محبوب در بین افراد است و برخی از سکه‌های قدیمی می‌توانند ارزش بسیار بالایی پیدا کنند.

- سکه‌های نادر: برخی سکه‌ها به دلیل خطاهای ضرب یا طراحی خاص، بسیار نادر و با ارزش هستند. به عنوان مثال، سکه "1909-S V.D.B. Lincoln penny" یکی از نادرترین سکه‌های آمریکاست.

- تاریخ‌نگاری سکه: سکه‌ها می‌توانند اطلاعات تاریخی ارزشمندی را درباره فرهنگ‌ها، اقتصاد و سیاست‌های زمان خود ارائه دهند. سکه‌ها معمولاً نام کشور، سال ضرب، و تصویر شخصیت‌های تاریخی را نشان می‌دهند.

ارجاع به لغت coin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «coin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/coin

لغات نزدیک coin

پیشنهاد بهبود معانی