امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spitball

ˈspɪtbɑːl ˈspɪtbɔːl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
(بیسبال) به گوی تف کردن و آن را پرتاب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
noun
کاغذ جویده و قلمبه کرده (برای پرتاب به کسی)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت spitball

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spitball» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spitball

لغات نزدیک spitball

پیشنهاد بهبود معانی