فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Purr

pɜːr pɜː

گذشته‌ی ساده:

purred

شکل سوم:

purred

سوم‌شخص مفرد:

purrs

وجه وصفی حال:

purring

شکل جمع:

purrs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive

فرفر، صدای خرخر گربه، خرخرکردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The cat was purring on Naheed's lap.

گربه روی دامن ناهید خرخر می‌کرد.

the purr of the electric fan

صدای فرفر بادزن برقی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد purr

  1. verb indicate pleasure by purring; characteristic of cats
    Synonyms:
    hum sing mutter sigh drone whir whirr whiz whizz make vibrant sounds birr
  1. noun
    Synonyms:
    sound noise hum murmur sing

ارجاع به لغت purr

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «purr» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/purr

لغات نزدیک purr

پیشنهاد بهبود معانی