گذشتهی ساده:
purredشکل سوم:
purredسومشخص مفرد:
purrsوجه وصفی حال:
purringشکل جمع:
purrsفرفر، صدای خرخر گربه، خرخرکردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cat was purring on Naheed's lap.
گربه روی دامن ناهید خرخر میکرد.
the purr of the electric fan
صدای فرفر بادزن برقی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «purr» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/purr