فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Purr

pɜːr pɜː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    purred
  • شکل سوم:

    purred
  • سوم شخص مفرد:

    purrs
  • وجه وصفی حال:

    purring
  • شکل جمع:

    purrs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun verb - transitive verb - intransitive
    فرفر، صدای خرخر گربه، خرخرکردن
    • - The cat was purring on Naheed's lap.
    • - گربه روی دامن ناهید خرخر می‌کرد.
    • - the purr of the electric fan
    • - صدای فرفر بادزن برقی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد purr

  1. verb Indicate pleasure by purring; characteristic of cats
    Synonyms: hum, drone, sigh, whizz, make vibrant sounds, sing, whiz, mutter, whirr, whir, birr
  2. noun
    Synonyms: hum, murmur, noise, sing, sound

ارجاع به لغت purr

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «purr» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/purr

لغات نزدیک purr

پیشنهاد بهبود معانی