آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Whir

wɜːr wɜː

توضیحات:

whirr نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار whir رایج است.

معنی whir | جمله با whir

noun countable

ورور (صدای مرتعش پیوسته‌ای که بر اثر حرکت سریع چیزی به گوش می‌رسد)

the whir of propellers

(صدای) ورور پیش‌ران‌های هواپیما

The whirr of the blender woke me up from my nap.

صدای پرپر مخلوط‌کن من را از خواب بیدار کرد.

verb - intransitive

ورور کردن (صدا)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The electric fan whirred monotonously.

بادبزن برقی با صدای یکنواخت ورور می‌کرد.

As the plane took off, the engines whirred loudly in my ears.

وقتی هواپیما بلند شد، موتورها با صدای بلند در گوشم ورور کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد whir

  1. verb to make a continuous low-pitched droning sound
    Synonyms:
  1. noun a continuous low-pitched droning sound

ارجاع به لغت whir

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whir» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whir

لغات نزدیک whir

پیشنهاد بهبود معانی