با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Purse

pɜːrs pɜːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pursed
  • شکل سوم:

    pursed
  • سوم‌شخص مفرد:

    purses
  • وجه وصفی حال:

    pursing
  • شکل جمع:

    purses

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
انگلیسی بریتانیایی کیف پول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- Can you lend me some cash? I left my purse at home.
- آیا می‌توانید مقداری پول نقد به من قرض دهید؟ کیف پولم را در خانه جا گذاشتم.
- put money in thy purse!
- (شکسپیر) پول در کیف‌پولت بگذار!
noun countable
انگلیسی آمریکایی کیف‌دستی زنانه، کیف زنانه
- a leather purse
- کیف چرمی (زنانه)
- She rummaged through her purse, searching for her car keys.
- او در کیفش به‌دنبال سوییچ ماشینش می‌گشت.
noun singular countable
پول، دارایی، وجه، بودجه
- The money was supplied from his own private purse.
- بودجه از محل منابع مالی خودش تأمین شد.
- They collected a purse to help the flood victims.
- آن‌ها برای کمک به سیل‌زدگان پول جمع کردند.
noun countable
پاداش، جایزه (نقدی)
- The boxer fought hard to claim the purse.
- بوکسور سخت جنگید تا پاداش را بگیرد.
- The purse for the golf tournament was a whopping $1 million.
- جایزه‌ی مسابقات گلف ۱ میلیون دلار بود.
verb - transitive
در هم کشیدن، جمع کردن، غنچه کردن (حالت لب‌ها و برای نشان دادن نارضایتی به‌کار می‌رود)
- Zary pursed her lips and said, "but not now"
- زری لب‌های خود را غنچه کرد و گفت: «ولی حالا نه»
- The baby boy pursed his lips.
- پسربچه لب‌هایش را جمع کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد purse

  1. noun tote for carrying personal items
    Synonyms: bag, billfold, bursa, carryall, clutch, frame, handbag, hide, leather, lizard, moneybag, pocket, pocketbook, poke, pouch, receptacle, reticule, sack, wallet
  2. noun award; winnings
    Synonyms: coffers, exchequer, funds, gift, means, money, present, prize, resources, reward, stake, treasury, wealth, wherewithal
    Antonyms: loss
  3. verb press together
    Synonyms: close, cockle, contract, crease, knit, pucker, ruffle, tighten, wrinkle
    Antonyms: open

ارجاع به لغت purse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «purse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/purse

لغات نزدیک purse

پیشنهاد بهبود معانی