آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۰ دی ۱۴۰۳

    Purse

    pɜːrs pɜːs

    گذشته‌ی ساده:

    pursed

    شکل سوم:

    pursed

    سوم‌شخص مفرد:

    purses

    وجه وصفی حال:

    pursing

    شکل جمع:

    purses

    معنی purse | جمله با purse

    noun countable A2

    انگلیسی بریتانیایی کیف پول

    purse, کیف پول

    Can you lend me some cash? I left my purse at home.

    آیا می‌توانید مقداری پول نقد به من قرض دهید؟ کیف پولم را در خانه جا گذاشتم.

    put money in thy purse!

    (شکسپیر) پول در کیف‌پولت بگذار!

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی کیف‌دستی زنانه، کیف زنانه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    a leather purse

    کیف چرمی (زنانه)

    She rummaged through her purse, searching for her car keys.

    او در کیفش به‌دنبال سوییچ ماشینش می‌گشت.

    noun singular countable

    پول، دارایی، وجه، بودجه

    The money was supplied from his own private purse.

    بودجه از محل منابع مالی خودش تأمین شد.

    They collected a purse to help the flood victims.

    آن‌ها برای کمک به سیل‌زدگان پول جمع کردند.

    noun countable

    پاداش، جایزه (نقدی)

    The boxer fought hard to claim the purse.

    بوکسور سخت جنگید تا پاداش را بگیرد.

    The purse for the golf tournament was a whopping $1 million.

    جایزه‌ی مسابقات گلف ۱ میلیون دلار بود.

    verb - transitive

    در هم کشیدن، جمع کردن، غنچه کردن (حالت لب‌ها و برای نشان دادن نارضایتی به‌کار می‌رود)

    Zary pursed her lips and said, "but not now"

    زری لب‌های خود را غنچه کرد و گفت: «ولی حالا نه»

    The baby boy pursed his lips.

    پسربچه لب‌هایش را جمع کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد purse

    1. noun tote for carrying personal items
      Synonyms:
      bag pocket pouch sack handbag wallet receptacle carryall tote pocketbook clutch moneybag poke billfold reticule bursa frame hide leather lizard
    1. noun award; winnings
      Synonyms:
      prize reward gift present money funds resources wealth means stake treasury coffers exchequer wherewithal
      Antonyms:
      loss
    1. verb press together
      Synonyms:
      close tighten contract wrinkle crease pucker knit ruffle cockle
      Antonyms:
      open

    سوال‌های رایج purse

    معنی purse به فارسی چی میشه؟

    کلمه "purse" در زبان انگلیسی به معنای "کیف" یا "کیف پول" است و در کاربردهای مختلفی به کار می‌رود. در ادامه به بررسی معانی، توضیحات و نکات جالب مرتبط با این کلمه می‌پردازیم.

    معانی و توضیحات

    1. کیف پول: یکی از اصلی‌ترین معانی "purse" به کیف کوچکی اشاره دارد که برای نگهداری پول، سکه‌ها و کارت‌های اعتباری استفاده می‌شود. این نوع کیف معمولاً دارای زیپ یا دکمه‌ای برای بسته شدن است و به راحتی قابل حمل است.

    2. کیف زنانه: در فرهنگ‌های مختلف، "purse" همچنین به کیف‌های بزرگ‌تر و زنانه‌ای اشاره دارد که برای حمل وسایل شخصی مانند لوازم آرایشی، تلفن همراه، و دیگر اقلام روزمره استفاده می‌شود. این نوع کیف‌ها معمولاً دارای طرح‌ها و رنگ‌های متنوعی هستند و می‌توانند به عنوان یک اکسسوری مد نیز به کار روند.

    3. کیف دستی: در برخی موارد، "purse" می‌تواند به کیف‌های دستی نیز اشاره کند که برای حمل وسایل مورد نیاز در طول روز طراحی شده‌اند. این کیف‌ها ممکن است از مواد مختلفی مانند چرم، پارچه یا پلاستیک ساخته شوند.

    نکات جالب

    1. ریشه لغوی: کلمه "purse" از زبان لاتین به کلمه "bursa" که به معنای "کیسه" است، ریشه می‌گیرد. این نشان می‌دهد که استفاده از کیف‌ها برای نگهداری پول و اشیای قیمتی تاریخچه‌ای طولانی دارد.

    2. تفاوت‌های فرهنگی: در فرهنگ‌های مختلف، نوع و طراحی کیف‌ها متفاوت است. به عنوان مثال، در برخی فرهنگ‌ها، کیف‌های بزرگ و تزئینی معمولاً به عنوان نماد ثروت و موقعیت اجتماعی محسوب می‌شوند.

    3. کاربردهای جدید: با پیشرفت تکنولوژی و دیجیتالی شدن جهان، کیف‌های سنتی به کیف‌های هوشمند تبدیل شده‌اند که می‌توانند شامل ویژگی‌های الکترونیکی مانند شارژرهای موبایل و حتی سیستم‌های امنیتی باشند.

    4. پرفروش‌ترین نوع کیف: کیف‌های زنانه معمولاً یکی از پرطرفدارترین و پرفروش‌ترین محصولات در صنعت مد به شمار می‌روند. طراحان معروف جهانی هر ساله مجموعه‌های جدیدی از کیف‌ها را ارائه می‌دهند که مورد توجه خانم‌ها قرار می‌گیرد.

    5. کیف‌های هنری: در دنیای هنر، برخی از هنرمندان با استفاده از کیف‌ها به عنوان بوم خلاقیت خود عمل می‌کنند. آن‌ها با ایجاد طرح‌ها و نقاشی‌های منحصر به فرد بر روی کیف‌ها، هنر خود را به نمایش می‌گذارند.

    6. کیف‌های جمع‌آوری: برخی از افراد کیف‌های خاص و کمیاب را به عنوان کالای جمع‌آوری می‌کنند. کیف‌های برندهای معروف، به ویژه اگر محدود و کمیاب باشند، می‌توانند ارزش مالی بالایی پیدا کنند.

    گذشته‌ی ساده purse چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده purse در زبان انگلیسی pursed است.

    شکل سوم purse چی میشه؟

    شکل سوم purse در زبان انگلیسی pursed است.

    شکل جمع purse چی میشه؟

    شکل جمع purse در زبان انگلیسی purses است.

    وجه وصفی حال purse چی میشه؟

    وجه وصفی حال purse در زبان انگلیسی pursing است.

    سوم‌شخص مفرد purse چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد purse در زبان انگلیسی purses است.

    ارجاع به لغت purse

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «purse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/purse

    لغات نزدیک purse

    • - purpurin
    • - purr
    • - purse
    • - purse seine
    • - purse strings
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.