با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Treasury

ˈtreʒəri ˈtreʒəri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    treasuries

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    اقتصاد خزانه‌داری، گنجینه، گنج، خزانه
    • - The ancient cross is kept in the church's treasury.
    • - صلیب قدیمی در گنجینه‌ی کلیسا نگهداری می‌شود.
    • - the jewels and gold bars of Bank Melli treasury
    • - جواهرات و طلاهای خزانه‌ی بانک ملی
    • - treasury bills
    • - اسناد خزانه‌ی کوتاه مدت
    • - treasury bonds
    • - اسناد خزانه‌ی دراز‌مدت
    • - treasury notes
    • - اسناد خزانه‌ی میان‌مدت
    • - a treasury of modern English verse
    • - گلچین شعر نو انگلیسی
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد treasury

  1. noun place where money, valuables are kept
    Synonyms: archive, bank, bursar, bursary, cache, chest, coffer, damper, depository, exchange, exchequer, Fort Knox, gallery, hoard, museum, register, repository, safe, storage, store, storehouse, strongbox, treasure house, vault

ارجاع به لغت treasury

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «treasury» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/treasury

لغات نزدیک treasury

پیشنهاد بهبود معانی