امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Treasurer

    ˈtreʒərər ˈtreʒərə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      treasurers

    معنی

    خزان‌دار، گنجور، صندوق‌دار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد treasurer

    1. noun An officer charged with receiving and disbursing funds
      Synonyms:
      bursar cashier comptroller curator purser receiver controller banker paymaster chamberlain financial officer steward club officer government official exchequer trustee financier officer quaestor
    1. adjective
      Synonyms:
      financial fiscal

    ارجاع به لغت treasurer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «treasurer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/treasurer

    لغات نزدیک treasurer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return