Fiscal

ˈfɪskl ˈfɪskl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more fiscal
  • صفت عالی:

    most fiscal

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
اقتصاد مالی، مالیاتی، محاسباتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- fiscal year
- سال مالی
- fiscal policy
- سیاست مالی (دولت)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fiscal

  1. adjective monetary
    Synonyms: budgetary, commercial, economic, financial, money, pecuniary, pocket

ارجاع به لغت fiscal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fiscal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fiscal

لغات نزدیک fiscal

پیشنهاد بهبود معانی