آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ فروردین ۱۴۰۴

    Leather

    ˈleðər ˈleðə

    گذشته‌ی ساده:

    leathered

    شکل سوم:

    leathered

    سوم‌شخص مفرد:

    leathers

    وجه وصفی حال:

    leathering

    شکل جمع:

    leathers

    معنی leather | جمله با leather

    noun countable uncountable A2

    چرم، تیماج (پوست دباغی شده)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    This coat is made of leather.

    این پالتو از چرم ساخته شده است.

    Polish your shoes to keep the leather soft and shiny.

    برای نرم و براق نگه داشتن چرم کفش‌ها، آن‌ها را واکس بزن.

    adjective

    چرمی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    I love the smell of new leather shoes.

    من عاشق بوی کفش‌های چرمی نو هستم.

    She wore a leather jacket to the concert.

    او ژاکتی چرمی برای کنسرت پوشیده بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a leather belt

    کمربند چرمی

    leather gloves

    دستکش‌های چرمی

    verb - transitive

    چرمی کردن، با چرم پوشاندن

    They decided to leather the old chair to give it a new look.

    آن‌ها تصمیم گرفتند که صندلی قدیمی را با چرم پوشش دهند تا ظاهری جدید به آن ببخشند.

    He plans to leather the book cover for added durability.

    او قصد دارد جلد کتاب را با چرم پوشش دهد تا دوام بیشتری داشته باشد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Beautifully leathered chairs

    صندلی‌هایی که به‌طور زیبا چرمی شده‌اند

    verb - transitive

    شلاق زدن

    They leathered the answer out of him.

    با شلاق جواب را از او در کشیدند.

    In the old days, teachers were known to leather students for misbehaving.

    در گذشته، معلمان به‌دلیل بدرفتاری دانش‌آموزان را شلاق می‌زدند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد leather

    1. noun animal skin used for making clothing
      Synonyms:
      sheepskin hide parchment goatskin skin cowhide deerskin tanned hide calfskin vellum kangaroo hide horsehide buckskin elk hide cat-o'-nine-tails scarfskin capeskin rawhide oxhide buffalo hide buffalo-robe snakeskin sharkskin lizard shoe-leather glove leather strap chamois sole-leather strop alligator hide tan taws thong morocco thrash tooling whip

    سوال‌های رایج leather

    گذشته‌ی ساده leather چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده leather در زبان انگلیسی leathered است.

    شکل سوم leather چی میشه؟

    شکل سوم leather در زبان انگلیسی leathered است.

    شکل جمع leather چی میشه؟

    شکل جمع leather در زبان انگلیسی leathers است.

    وجه وصفی حال leather چی میشه؟

    وجه وصفی حال leather در زبان انگلیسی leathering است.

    سوم‌شخص مفرد leather چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد leather در زبان انگلیسی leathers است.

    ارجاع به لغت leather

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «leather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/leather

    لغات نزدیک leather

    • - leastways
    • - leastwise
    • - leather
    • - leather bar
    • - leather-bottle
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.