آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Tan

    tæn tæn

    گذشته‌ی ساده:

    tanned

    شکل سوم:

    tanned

    سوم‌شخص مفرد:

    tans

    وجه وصفی حال:

    tanning

    شکل جمع:

    tans

    صفت تفضیلی:

    tanner

    صفت عالی:

    tannest

    معنی tan | جمله با tan

    noun adjective adverb B2

    دباغی کردن، به رنگ قهوه‌ای و سبزه درآوردن، با حمام آفتاب پوست بدن را قهوه‌ای کردن، برنزه، مازوی دباغی، پوست مازو، مازویی، قهوه‌ای مایل به زرد

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    Some women expose themselves to skin cancer just to get a tan.

    برخی از خانم‌ها برای برنزه کردن پوست، خود را در معرض خطر سرطان قرار می‌دهند.

    Hides are tanned and cut to various sizes.

    پوست‌ها را دباغی می‌کنند و به اندازه‌های مختلف می‌برند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She tans quickly.

    (پوست) او زود برنزه می‌شود.

    After a few days in the desert, our arms and faces were completely tanned.

    پس از چند‌روزی در صحرا بازوان و صورت‌هایمان کاملاً برنزه شدند.

    Dad would have tanned my hide if he had found out that I was in love.

    اگر پدرم فهمیده بود که عاشق هستم دمار از روزگارم در آورده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد tan

    1. noun, adjective light brown
      Synonyms:
      brown beige sand cream khaki buff natural tawny ecru gold yellowish leather-colored bronze olive drab brownish saddle umber olive-brown biscuit
    1. verb flog, whip
      Synonyms:
      hit beat whip lash strike thrash whack punish spank cane hide strap paddle baste leather whale lambaste flay wax belt whomp switch paddlewhack tan one’s hide dust someone’s britches warm someone’s seat

    Idioms

    tan someone's hide

    حسابی کتک زدن، پوست کسی را دباغی کردن (یا کندن)، دمار از روزگار کسی در آوردن، جیزال کسی را کشیدن، پدر کسی رادرآوردن

    سوال‌های رایج tan

    گذشته‌ی ساده tan چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده tan در زبان انگلیسی tanned است.

    شکل سوم tan چی میشه؟

    شکل سوم tan در زبان انگلیسی tanned است.

    شکل جمع tan چی میشه؟

    شکل جمع tan در زبان انگلیسی tans است.

    وجه وصفی حال tan چی میشه؟

    وجه وصفی حال tan در زبان انگلیسی tanning است.

    سوم‌شخص مفرد tan چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد tan در زبان انگلیسی tans است.

    صفت تفضیلی tan چی میشه؟

    صفت تفضیلی tan در زبان انگلیسی tanner است.

    صفت عالی tan چی میشه؟

    صفت عالی tan در زبان انگلیسی tannest است.

    ارجاع به لغت tan

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «tan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tan

    لغات نزدیک tan

    • - tampion
    • - tampon
    • - tan
    • - tan someone's hide
    • - tana
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.