گذشتهی ساده:
sandedشکل سوم:
sandedسومشخص مفرد:
sandsوجه وصفی حال:
sandingشکل جمع:
sandsماسه، شن، ریگ
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
There are more stars than there are grains of sand on the earth.
شمار ستارگان از شمار دانههای شن روی کرهی زمین بیشتر است.
The desert is full of sand.
صحرا پر از شن است.
sand dune
تلماسه، تپهی شنی
We played volleyball on the sand.
ما در ساحل شنی والیبال بازی کردیم.
The sands are running out.
لحظات بهسرعت میگذرند.
He hasn't got sand enough to talk back to his wife.
جرئت این را ندارد که جواب زنش را بدهد.
They sand the frozen steps to prevent slipping.
برای جلوگیری از لیز خوردن، پلههای یخزده را شنپاشی میکنند.
Sand the table down before painting it.
پیش از رنگ زدن میز را خوب سنباده بزن.
Sand is mixed with cement.
ماسه را با سیمان میآمیزند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sand» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sand