آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ مرداد ۱۴۰۴

    Whip

    wɪp wɪp

    سوم‌شخص مفرد:

    whips

    وجه وصفی حال:

    whipping

    شکل جمع:

    whips

    معنی whip | جمله با whip

    noun verb - intransitive verb - transitive C1

    تازیانه، شلاق، حرکت تند و سریع و با ضربت، شلاق زدن، تازیانه زدن

    whip, تازیانه، شلاق، حرکت تند و سریع و با ضربت، شلاق زدن، تازیانه زدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    a riding whip

    شلاق سواری‌کاری

    The whip of the wire that was suddenly cut.

    حرکت شلاق‌وار سیمی که ناگهان بریده شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Offenders were whipped in public.

    متخلفان را در ملأ عام شلاق زدند.

    The thief whipped out a knife.

    سارق ناگهان چاقو کشید.

    He was trying to whip up the old mare.

    می‌کوشید که مادیان پیر را به حرکت در بیاورد.

    The rain whipped her face.

    باد بر چهره‌ی او تازیانه می‌نواخت.

    whipped egg whites

    سفیده‌ی تخم‌مرغ زده‌شده

    We whipped them 5 to 3.

    پنج به سه آن‌ها را شکست دادیم.

    She whipped out of the house.

    به‌سرعت از خانه بیرون رفت.

    flags whipping on the roof

    پرچم‌هایی که روی بام در اهتزاز بودند

    The branch whipped back and hit me in the face.

    شاخه شلاق‌وار به عقب برگشت و به صورتم خورد.

    Who whipped my umbrella?

    چتر مرا کی دزدید؟

    to whip up enthusiasm

    سر اشتیاق آوردن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد whip

    1. noun length of material for hitting
      Synonyms:
      bat rod cane ruler strap lash switch rawhide thong belt crop prod goad scourge horsewhip birch bullwhip cat-o’-nine-tails knout push
    1. verb hit repeatedly
      Synonyms:
      beat strike hit thrash punish flog lash wallop whale tan hide spank switch cane strap scourge chastise castigate drub bash larrup whomp trash flagellate cudgel bludgeon birch lather ferule
    1. verb defeat soundly
      Synonyms:
      beat trounce thrash defeat vanquish conquer overcome overpower subdue rout clobber drub wallop whomp wax lambaste best outdo top trim mop up steamroller run circles around take apart put away settle kill blast hammer overwhelm overrun lick worst
      Antonyms:
      lose surrender
    1. verb dash, dart
      Synonyms:
      rush dart tear shoot fly pull jerk turn divert deflect avert seize snatch surge veer whirl wheel pivot whisk flash flit dive sheer
    1. verb agitate, stir up
      Synonyms:
      mix blend stir up beat whisk work up

    Phrasal verbs

    whip in

    گرد آوردن، جلسه تشکیل دادن (به‌ویژه توسط رئیس فراکسیون حزب در پارلمان)

    whip up

    1- انگیزاندن، برانگیختن، تحریک و تهییج کردن، شورانیدن 2- (عامیانه - با سرعت و مهارت) تهیه کردن، آماده کردن، مهیا کردن

    Idioms

    get (or hold) the whip hand over somebody

    (انگلیس - عامیانه) بر کسی مسلط بودن

    whip into shape

    (عامیانه) باشدت عمل به‌صورت دلخواه در آوردن

    سوال‌های رایج whip

    شکل جمع whip چی میشه؟

    شکل جمع whip در زبان انگلیسی whips است.

    وجه وصفی حال whip چی میشه؟

    وجه وصفی حال whip در زبان انگلیسی whipping است.

    سوم‌شخص مفرد whip چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد whip در زبان انگلیسی whips است.

    ارجاع به لغت whip

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «whip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whip

    لغات نزدیک whip

    • - whinstone
    • - whiny
    • - whip
    • - whip graft
    • - whip hand
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.