آخرین به‌روزرسانی:

Birch

bɜːrtʃ bɜːtʃ

گذشته‌ی ساده:

birched

شکل سوم:

birched

سوم‌شخص مفرد:

birches

وجه وصفی حال:

birching

شکل جمع:

birches

معنی

noun verb - transitive adjective

درخت فان، غان، توس، درخت غوشه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد birch

  1. noun a switch consisting of a twig or a bundle of twigs from a birch tree; used to hit people as punishment
    Synonyms:
    birch rod
  1. noun Any betulaceous tree or shrub of the genus Betula having a thin peeling bark
    Synonyms:
    birch tree
  1. adjective consisting of or made of wood of the birch tree
    Synonyms:
    birchen birken

سوال‌های رایج birch

گذشته‌ی ساده birch چی میشه؟

گذشته‌ی ساده birch در زبان انگلیسی birched است.

شکل سوم birch چی میشه؟

شکل سوم birch در زبان انگلیسی birched است.

شکل جمع birch چی میشه؟

شکل جمع birch در زبان انگلیسی birches است.

وجه وصفی حال birch چی میشه؟

وجه وصفی حال birch در زبان انگلیسی birching است.

سوم‌شخص مفرد birch چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد birch در زبان انگلیسی birches است.

ارجاع به لغت birch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «birch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/birch

لغات نزدیک birch

پیشنهاد بهبود معانی