گذشتهی ساده:
deflectedشکل سوم:
deflectedسومشخص مفرد:
deflectsوجه وصفی حال:
deflectingکج کردن، منحرف کردن
شکستن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The missiles were deflected from their original course.
موشکها از مسیر اولیهی خود منحرف شدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «deflect» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/deflect