زدن، کتک زدن، چوب زدن، شکست دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She drubbed her opponent in the tennis match.
در مسابقهی تنیس حریف خود را سخت شکست داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «drub» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drub