آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Drowsiness

ˈdraʊzinəs ˈdraʊzinəs

معنی drowsiness | جمله با drowsiness

noun uncountable

خواب‌آلودگی (حالت بین خواب و بیداری)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The lecture was so boring that it induced drowsiness in the students.

سخنرانی آنقدر خسته‌کننده بود که باعث خواب‌آلودگی دانش‌آموزان شد.

Drowsiness can be dangerous when operating heavy machinery.

خواب‌آلودگی هنگام کار با دستگاه‌های سنگین می‌تواند خطرناک باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت drowsiness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drowsiness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/drowsiness

لغات نزدیک drowsiness

پیشنهاد بهبود معانی