آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Phrasal verbs
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۸ دی ۱۴۰۳

    Bat

    bæt bæt

    گذشته‌ی ساده:

    batted

    شکل سوم:

    batted

    سوم‌شخص مفرد:

    bats

    وجه وصفی حال:

    batting

    شکل جمع:

    bats

    معنی bat | جمله با bat

    noun countable A1

    چوب، چماق، عصا، چوبدستی، (پینگ پنگ و اسکواش و غیره) راکت، (بیس بال و کریکت و غیره) چوگان

    bat, چوب، چماق، عصا، چوبدستی، (پینگ پنگ و اسکواش و غیره) راکت، (بیس بال و کریکت و غیره) چوگان
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    baseball bat

    چوب بیسبال

    He batted the thief on the head.

    (با چوبدستی) زد بر سر دزد.

    noun countable

    (عامیانه) ضربه، برخورد، ضربت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    noun

    خشت، گل آماده برای کوزه‌گری، لعاب مخصوص ظروف سفالی، نیمه یا پاره آجر

    noun countable

    جانورشناسی خفاش، شبکور، شب پره

    bat, خفاش، شبکور، شب پره
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

    مشاهده
    noun

    چوگان‌دار

    verb - transitive

    (با چوب یا چماق) زدن، کوفتن، کتک زدن

    verb - transitive

    نوبت چوگان زنی، چوگان زدن

    to bat lefthanded

    با دست چپ چوگان زدن

    Which team is batting now?

    حالا کدام تیم چوگان‌زنی می‌کند؟

    verb - transitive

    چشمک زدن، مژگان را تکان دادن، چشم را باز و بسته کردن

    verb - transitive

    بال بال زدن

    The plan was batted around for a week.

    نقشه، چندین هفته مورد بررسی قرار گرفت.

    We batted the subject back and forth.

    ما آن موضوع را کاملاً حلاجی کردیم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bat

    1. noun, verb a hit with a solid object
      Synonyms:
      hit strike knock smack whack rap blow bang thump slam sock wallop belt crack swat bop thwack whop

    Phrasal verbs

    bat around (or bat back and forth)

    به تفصیل مورد بحث قرار دادن، دقیقاً بررسی کردن

    Idioms

    bat out

    (عامیانه) با عجله درست کردن، سرهم بندی کردن

    do something off one's own bat

    (انگلیس - عامیانه) سرخود عمل کردن، خودسری کردن

    go to bat for

    (عامیانه) دفاع کردن از، پشتیبانی کردن، به نفع کسی وارد معرکه شدن

    (right) off the bat

    از همان ابتدا، (عامیانه) از بای بسم الله، فوراً، بدون تأخیر، بی‌معطلی، بلافاصله

    blind as a bat

    کاملاً کور، نابینا

    Idioms بیشتر

    have bats in one's (or the) belfry

    (امریکا - عامیانه) خل بودن، عقاید احمقانه داشتن

    not bat an eye (or eyelash)

    (عامیانه) تعجب خود را نشان ندادن

    سوال‌های رایج bat

    معنی bat به فارسی چی میشه؟

    کلمه "bat" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای متعددی دارد که در زیر به توضیح آن‌ها به همراه نکات جالب می‌پردازیم.

    ۱. معانی و کاربردها

    الف) خفاش

    یکی از معانی اصلی "bat"، خفاش است. خفاش‌ها پستاندارانی هستند که قادر به پروازند و به طور عمده در شب فعال هستند. آن‌ها دارای بال‌های کشیده و پوست نازکی هستند که بین استخوان‌های دست و بدنشان کشیده شده است. خفاش‌ها نقش مهمی در اکوسیستم دارند؛ به عنوان مثال، برخی از آن‌ها به گرده‌افشانی گل‌ها کمک می‌کنند و برخی دیگر آفت‌ها را کنترل می‌کنند.

    ب) چوب بیس‌بال

    معنی دیگر "bat"، چوب بیس‌بال است که برای ضربه زدن به توپ در بازی بیس‌بال استفاده می‌شود. این چوب معمولاً از چوب یا مواد کامپوزیت ساخته می‌شود و طراحی آن به گونه‌ای است که بتواند حداکثر قدرت را در هنگام ضربه زدن به توپ تولید کند.

    ج) فعل (ضربه زدن)

    در زبان انگلیسی، "to bat" به معنای ضربه زدن یا زدن به چیزی با چوب بیس‌بال یا هر وسیله مشابه است. این فعل در ورزش‌هایی مانند بیس‌بال و کریکت بسیار رایج است.

    ۲. نکات جالب

    - نقش خفاش‌ها در طبیعت: خفاش‌ها به عنوان یکی از اصلی‌ترین شکارچیان شبانه، به کنترل جمعیت حشرات کمک می‌کنند. برخی از گونه‌ها قادرند در یک شب تا ۱۰۰۰ حشره را مصرف کنند.

    - خفاش‌ها و بیماری‌ها: در حالی که خفاش‌ها اکوسیستم را تقویت می‌کنند، برخی از آن‌ها می‌توانند ناقل بیماری‌هایی مانند ویروس کرونا و هاری باشند.

    - چوب بیس‌بال و طراحی آن: طراحی چوب بیس‌بال به گونه‌ای است که بتواند نیروی بیشتری را در هنگام ضربه زدن به توپ ایجاد کند. چوب‌های حرفه‌ای معمولاً از چوب‌های با کیفیت بالا و خاصی مانند چوب فندق ساخته می‌شوند.

    - بازی‌های مختلف: علاوه بر بیس‌بال، چوب "bat" در ورزش‌های دیگر نیز استفاده می‌شود. به عنوان مثال، در بازی کریکت، بازیکنان از چوب‌های مخصوصی برای ضربه زدن به توپ استفاده می‌کنند.

    - استفاده‌های فرهنگی: خفاش‌ها در فرهنگ‌های مختلف به عنوان نمادهایی از راز، ترس، و حتی تغییر تلقی می‌شوند. در برخی از فرهنگ‌ها، خفاش‌ها به عنوان نشانه‌ای از خوش‌شانسی و در برخی دیگر به عنوان نشانه‌ای از بدی شناخته می‌شوند.

    گذشته‌ی ساده bat چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده bat در زبان انگلیسی batted است.

    شکل سوم bat چی میشه؟

    شکل سوم bat در زبان انگلیسی batted است.

    شکل جمع bat چی میشه؟

    شکل جمع bat در زبان انگلیسی bats است.

    وجه وصفی حال bat چی میشه؟

    وجه وصفی حال bat در زبان انگلیسی batting است.

    سوم‌شخص مفرد bat چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد bat در زبان انگلیسی bats است.

    ارجاع به لغت bat

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bat

    لغات نزدیک bat

    • - bastion
    • - basutoland
    • - bat
    • - bat around
    • - bat around (or bat back and forth)
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.