گذشتهی ساده:
smackedشکل سوم:
smackedسومشخص مفرد:
smacksوجه وصفی حال:
smackingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(امریکا - عامیانه) گوشمالی دادن، سرجای خود نشاندن
دقیقاٌ، یکسر، سرراست، درست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «smack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/smack