با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Sm

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • abbreviation
    (sm) (small) کوچک، اندک، کم
    • - The sm room was cozy.
    • - این اتاق کوچک راحت و دنج بود.
    • - the sm amount of sugar
    • - مقدار کمی شکر
  • abbreviation
    شیمی (Sm) (samarium) ساماریوم (از عنصرهای جدول تناوبی)
    • - Sm is a rare earth metal that is used in the production of magnets and electronic components.
    • - ساماریوم فلز خاکی نادر است که در تولید آهن‌ربا و قطعات الکترونیکی از آن استفاده می‌شود.
    • - the discovery of Sm in the late 19th century
    • - کشف ساماریوم در اواخر قرن نوزدهم
  • abbreviation
    پزشکی (SM) (master of science) کارشناسی‌ارشد در علوم پزشکی و کشاورزی و علوم پایه
    • - Mary received her SM in engineering from MIT.
    • - مری مدرک کارشناسی‌ارشد مهندسی خود را از دانشگاه MIT دریافت کرد.
    • - SM in Statistics
    • - کارشناسی‌ارشد آمار
  • abbreviation
    (SM) (service mark) نشان خدماتی (گونه‌ای از نماد بازرگانی برای تشخیص خدماتی که شخص یا بنگاه خاص ارائه می‌دهد)
    • - The use of the Sm is essential to protect a company's unique services from being misused by others.
    • - استفاده از نشان خدماتی برای محافظت از خدمات منحصر‌به‌فرد یک شرکت در برابر سوءاستفاده‌ی دیگران ضروری است.
    • - The use of the Sm without permission can result in legal action.
    • - استفاده از نشان خدماتی بدون اجازه می‌تواند منجر به پیگرد قانونی شود.
  • abbreviation
    سینما و تئاتر (SM) (stage manager) مدیر صحنه
    • - The director relied heavily on the SM.
    • - کارگردان به‌شدت به مدیر صحنه متکی بود.
    • - The SM called for a 10-minute break during the rehearsal.
    • - مدیر صحنه خواستار ده دقیقه استراحت در طول تمرین شد.
  • abbreviation
    (SM) (stationmaster) مدیر ایستگاه راه‌آهن
    • - The SM greeted passengers with a smile.
    • - مدیر ایستگاه راه‌آهن با لبخند از مسافران استقبال کرد.
    • - The SM was responsible for ensuring that all the trains were running on time.
    • - مدیر ایستگاه راه‌آهن وظیفه داشت اطمینان حاصل کند که همه‌ی قطارها به موقع حرکت می‌کنند.
  • abbreviation
    (S-M) یا (S/M) (sadomasochism) و (sadomasochist) سادومازوخیسم (آزارگری و آزارخواهی)، سادومازوخیست (آزارگر و آزارخواه)
    • - S-M is a form of sexual expression that involves both sadistic and masochistic behaviors.
    • - سادومازوخیسم نوعی بیان جنسی است که مشتمل بر رفتارهای سادیستی و مازوخیستی است.
    • - He identified as an S-M and enjoyed both giving and receiving pain during sexual activities.
    • - او به عنوان فردی سادومازوخیست شناخته می‌شد و هم از آزارگری و هم آزارخواهی در طول فعالیت‌های جنسی لذت می‌برد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sm

  1. symbol A master's degree in science
    Synonyms: samarium, master-of-science, ms, atomic number 62, msc

ارجاع به لغت sm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sm

لغات نزدیک sm

پیشنهاد بهبود معانی