گذشتهی ساده:
clappedشکل سوم:
clappedسومشخص مفرد:
clapsوجه وصفی حال:
clappingشکل جمع:
clapsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- فوراً، بلافاصله 2- با هم، متفقاً، در آن واحد
فوراً، در یک لحظه، در یک چشم برهم زدن
(عامیانه) دیدن، نگاه سریع کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «clap» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/clap