شکل جمع:
applausesکف زدن، زدن، هلهله کردن، تشویق و تمجید، تحسین
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The audience's applause interrupted his speech several times.
کف زدن و هلهلهی حضار چندین بار نطق او را قطع کرد.
the meeting concluded amidst the audience's applause.
جلسه در میان کف زدن حضار خاتمه یافت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «applause» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/applause