شکل جمع:
applesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شهر نیویورک
an apple a day keeps the doctor away
خوردن روزانهی یک سیب موجب سلامتی میشود، خوردنِ روزانه یک سیب شما را از پزشک بینیاز میکند
نور چشم، بسیار عزیز، (چیزی یا شخصی) عزیز و گرانبها
one rotten apple spoils the barrel
(یک سیب گندیده جعبهی سیب را فاسد میکند) یک بز گر گله را گر میکند
کارها را خراب کردن، نقشه را بههم زدن
a rotten apple spoils the barrel
یک بز گر گله را گر میکند
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «apple» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/apple