آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Haw

hɒː hɔː

معنی haw

noun verb - intransitive interjection

گیرکردن در صحبت، من‌من کردن در صحبت، گیر کردن در صحبت، درنگ در صحبت، چرخیدن یا به دست چپ رفتن، کویج، کیالک، میوه ولیک، ملاولیک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد haw

  1. noun A spring-flowering shrub or small tree of the genus Crataegus
    Synonyms:

ارجاع به لغت haw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «haw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/haw

لغات نزدیک haw

پیشنهاد بهبود معانی