گذشتهی ساده:
blossomedشکل سوم:
blossomedسومشخص مفرد:
blossomsوجه وصفی حال:
blossomingشکل جمع:
blossomsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(غرق ) در شکوفه بودن، (کاملاً) شکوفا بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blossom» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blossom