امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Burgeon

ˈbɜrːdʒn ˈbɜːdʒn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    burgeoned
  • شکل سوم:

    burgeoned
  • سوم‌شخص مفرد:

    burgeons
  • وجه وصفی حال:

    burgeoning

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: bourgeon

همچنین می‌توان از bourgeoned به‌جای burgeoned، از bourgeons به‌جای burgeons و از bourgeoning به‌جای burgeoning استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
ادبی شروع به‌ رشد کردن، توسعه دادن، رونق گرفتن، آباد شدن، شکوفا شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The country's home industries burgeoned.
- صنایع خانگی کشور رونق گرفت.
- As the economy improved, new businesses started to burgeon in the city.
- با بهبود اقتصاد، مشاغل جدید در شهر شروع به رشد کردند.
verb - intransitive
ادبی شکوفا شدن، جوانه زدن، درآمدن، سبز شدن، شکفتن
- Spring came and the trees burgeoned.
- بهار آمد و درختان جوانه زدند.
- The flowers in the garden began to burgeon after the spring rain.
- گل‌های باغ پس‌از باران بهاری شکوفا شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burgeon

  1. verb To make or become greater or larger
    Synonyms:
    increase aggrandize amplify augment boost build build up enlarge escalate expand extend develop flourish expand grow magnify mount multiply proliferate rise run up snowball soar swell upsurge wax beef up
  1. verb To bear flowers
    Synonyms:
    bloom blossom flower bud blow expand grow effloresce increase mushroom prosper snowball sprout thrive

ارجاع به لغت burgeon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burgeon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burgeon

لغات نزدیک burgeon

پیشنهاد بهبود معانی