فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Run Up

American: ˈrənˈəp British: rʌnʌp

معنی‌ها

phrasal verb

سریع رشد کردن

phrasal verb

(در حراج یا مزایده) قیمت بیشتری پیشنهاد کردن، روی دست دیگری رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
phrasal verb

به‌ سرعت به‌ هم دوختن

phrasal verb

به سرعت ساختن

phrasal verb

بدهی بالا آوردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد run up

  1. phrasal verb hasten to a destination
  1. phrasal verb make something (usually an item of clothing) very quickly
  1. phrasal verb bring a flag to the top of its flag pole
  1. phrasal verb rise; to swell; to grow; to increase
  1. phrasal verb accumulate a debt
  1. phrasal verb sew quickly

ارجاع به لغت run up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/run-up

لغات نزدیک run up

پیشنهاد بهبود معانی