امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Run Up

American: ˈrənˈəp British: rʌnʌp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
سریع رشد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
phrasal verb
(در حراج یا مزایده) قیمت بیشتری پیشنهاد کردن، روی دست دیگری رفتن
phrasal verb
به‌ سرعت به‌ هم دوختن
phrasal verb
به سرعت ساختن
phrasal verb
بدهی بالا آوردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد run up

  1. phrasal verb Hasten to a destination
  1. phrasal verb Make something (usually an item of clothing) very quickly
  1. phrasal verb Bring a flag to the top of its flag pole
  1. phrasal verb Rise; to swell; to grow; to increase
  1. phrasal verb Accumulate a debt
  1. phrasal verb sew quickly

ارجاع به لغت run up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «run up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/run-up

لغات نزدیک run up

پیشنهاد بهبود معانی