با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Mushroom

ˈmʌʃruːm / / -rʊm ˈmʌʃruːm / / -rʊm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    mushrooms

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable uncountable A2
    قارچ، سماروغ
    • - Not all mushrooms are edible.
    • - همه‌ی قارچ‌ها خوراکی نیستند.
    • - atomic mushroom clouds
    • - ابرهای قارچ‌سان اتمی
    • - mushroom anchor
    • - لنگر قارچ‌سان
    • - cities that mushroomed around industrial centers
    • - شهرهایی که به‌سرعت در اطراف مراکز صنعتی رشد می‌کردند
    • - discontent mushroomed into rebellion
    • - ناخرسندی به سرعت به شورش تبدیل شد
    • - Hammering can mushroom the peg's head.
    • - زدن با چکش سر میخ چوبی را چنبری می‌کند.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
  • noun
    هر چیز به شکل قارچ، قارچ‌سان، سماروغ مانند، قارچی، سماروغی، کله چنبری
  • verb - intransitive
    به‌سرعت رویاندن، به‌سرعت ایجاد کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد mushroom

  1. verb sprout; grow quickly
    Synonyms: augment, blow up, boom, burgeon, burst, detonate, expand, explode, flourish, go off, grow, grow rapidly, increase, luxuriate, proliferate, shoot up, spread, spring up
    Antonyms: shrink, shrivel

ارجاع به لغت mushroom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mushroom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mushroom

لغات نزدیک mushroom

پیشنهاد بهبود معانی